-
مصاحبه با سینو زوچی معمار مطرح ایتالیایی
با رویکردی خاص در مورد تغییرات سریع در اروپا و یافتن راه حل های مناسب با چشم انداز اروپا، سینو زوچی از گروه CZA پروژه های بسیاری را در اروپا و خصوصا در کشور خود، ایتالیا انجام داده است. در میلان، این گروه، پروژه هایی را در زمینه های عمومی، چشم اندازهای طبیعی، تجاری و مسکونی به پایان رسانده و به عنوان یک نمونه بارز در میان دیگر کارهای مشابه بوده است.
در مصاحبه اخیر با سینو زوچی، او درباره نحوه مطالعه خود درباره معماری، رویکرد طراحی، کارهای این گروه و همچنین روش های به کار گرفته، عشق او به موسیقی و پروژه های اخیر خود صحبت می کند.چه چیزی باعث شد که شما به معماری علاقمند شوید و در این رشته مطالعه کنید؟
من به معماری علاقمند شدم چون نمی دانستم باید در زندگی چه کاری انجام دهم. وقتی به تاریخ معماری در ایتالیا نگاه می کنیم، می بینیم که این استعداد به شکل فوق العاده ای به لحاظ اجتماعی و سیاسی، در اوج و از طرفی در تغییر است. من تقریبا داستان پیچیده ای دارم، من نوازنده طبل بودم و برای ادامه این کار به دبیرستان نوازندگی طبل در آمریکا رفتم. همین شروع تحصیل من در MIT و فارغ التحصیلی و بازگشت من به میلان شد.
آیا در زندگی شما کسی یا چیزی بود که تاثیر زیادی در کار شما داشته؟
من دوران تحصیلی عجیبی داشتم، چون در آمریکا تحصیل کردم، در ام آی تی به تجربه بسیار اهمیت می دهند. در این دانشگاه افراد خاص، متفکران و دانشمندان زیاد و همچنین یک دپارتمان هوش مصنوعی وجود دارد. زمانی که به ایتالیا برگشتم، کتابی درباره محوطه های باز در میلان از سال های 1500 تا 1700 نوشتم. پاندولی در ذهن من مرتب این طرف و آن طرف می شد، دو ایده به ذهنم رسید: مطالعات انسانی و مطالعات علمی. بدین ترتیب، مطالعات من با جنبه های مختلف، جهت خاصی به خود گرفت و بین زمینه های مختلف فکری پیوند خورد.
بسیاری از معماران از عناصر مختلفی برای کارهای خود استفاده می کنند، فریم های معماری بسیار پیچیده هستند و جنبه های مختلف از قبیل اقتصاد، سیاست، قانون و زمان در آن ها تاثیر گذار است. با توجه به این مساله می توان گفت در معماری تنها رضایت کارفرما مد نظر نیست، بلکه هنر معماری مربوط به عموم مردم است، بنابراین یک ساختمان تنها متعلق به شخص یا اشخاص سرمایه گذار در آن پروژه نیست، بلکه متعلق به یک شهر است. بنابراین، ما با یک شهر طرف هستیم، یک زندگی شهری. در معماری زمان انجام یک پروژه بسیار مهم است و گاهی لازم است، یک ساختمان را برای سی سال کنار بگذاریم همان طور که گوشی موبایل را برای مدتی کنار می گذاریم چرا که معماری بد، آسیب به جامعه است.آیا جایی بوده که با دست طراحی آن را انجام داده باشید؟
در استودیو، من به همه می گویم که تا می توانند طراحی کنند، و با مدل های فیزیکی بسیار سر و کار داریم اما این بدین معنا نیست که از تکنیک های پیشرفته در کارها استفاده نکنیم. من برای طراحی از ابزارها و وسایل خاصی استفاده می کنم. استفاده از ابزارها و مواد مختلف بسیار عالیست، گاهی جریان زندگی را در آن ها حس می کنم، گاهی حس می کنم آن ها شبیه به مجسمه های مومی مادام توسو و یا مجسمه کانووا، و یا یک انسان واقعی هستند. رندرینگ در معماری کانسپت بسیار مهمی است و تا حدی پیشرفت کرده که امروزه نمی توان تفاوت ها را بیان کرد. فکر می کنم رندرنیگ در معماری، در طراحی فازها بسیار مهم است زیرا با این تکنیک می توان در دقت و وضوح کار بیشتر تاکید کرد.
در کارهای شما استفاده از لایه های متریال و پنل زیاد دیده می شود، می توانید در باره این تکنیک و این نوع نماها بیشتر توضیح دهید؟
در استودیوی ما، روی یک طرح خاص کار نمی کنیم، بلکه کارها و طرح های مختلفی، از نمایشگاه ها تا طرح های محلی داریم. به این ترتیب، ما زمینه های مختلفی از خانه تا شرکت های اداری را برای طراحی در دست داریم. گاهی فکر می کنم، رویکرد مدرنیسم در این کارها یک حقیقت آشکار است. یکی از اصولی که برای من مطرح است، ترکیب دکور داخلی و خارجی و بازتاب آن به صورت یک پارچه ، و همچنین تمایز بین محیط های خصوصی و عمومی در طرح از دیگر اصول کاریست که باید به آن پرداخت. برای مثال در طرح های ما استفاده از دراور (کشو و کمد) بسیار مهم است زیرا کشو باعث مخفی کردن وسایل داخل آن است، اگر هر چیزی نمایان باشد، دید خراب می شود و قطعا حریم شخصی هم از بین می رود. بنابراین ما برای فضاهای مختلف به حائل نیاز داریم.
نمای ساختمان نیز دو مساله دارد: یک حد فاصل بین محیط بیرون و ساکنین و دیگری قلمرو عمومیست. زمانی که ساختمان های بزرگ را طراحی می کنیم، پوسته این ساختمان یک حدفاصل آب و هوایی محسوب می شود. امروزه، فریم به دلیل محافظت در برابر آتش به راحتی نشان داده نمی شود، این لایه ها کارهای زیادی انجام می دهند، محافظت در برابر تغییرات آب وهوا، عایق گذاری، و از طرفی بازتاب دهنده مناسب برای نور خورشید. نمای ساختمان مانند شاخص آفتاب است، زمانی که جهت آفتاب تغییر می کند، دقیقا شبیه به کارهای مونه، نقاش فرانسوی، نمای ساختمان هم در برابر این تغییرات آب و هوایی به آسانی از خود عکس العمل نشان می دهد و من در برابر این کیفیت مسئولیت کامل را می پذیرم.در حال حاضر روی چه پروژه ای کار می کنید؟
ما برنده رقابت طراحی برای کافه لاوازاف در تورین شدیم، اما این پروژه به دلیل بافت قدیمی گیاهی، نزدیک بودن به مرکز تورین، و مرکز صنعتی قدیمی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین این پروژه یک هویت اصلی دارد، یعنی ما باید تمامی اداره های لاوازا و باغ عمومی را باهم یک پارچه کرده و برای عموم آماده کنیم. بنابراین ما در این طرح، یک کافه موزه، رستوران، فضاهای خاص داریم، زیرا امروزه روی فضاهای اداری طبیعی بسیار تاکید می شود.
و سخن آخر شما؟
من علاقه خاصی به موسیقی دارم، اگر حرفی داشته باشم این است که، معماری مانند موسیقی پاپ است، چیزی ساختار بندی شده اما آن چه در ظاهر می بینیم با آن چه در عمق قابل درک است کاملا متفاوت است. معجزه موسیقی برای من، کیفیت انتزاعی و احساسی آن می باشد و معماری هم مانند این موسیقی پاپی است که در لایه های مختلف زندگی ما قابل درک و شنیدن است. معماری نباید بر ابعاد زندگی ما غلبه کند بلکه باید در پس آن باقی بماند، ما حضور آن را حس کنیم، به آن بها دهیم و به عنوان اثر ماندگار از آن بهره مند باشیم اما نه به طور مستقیم بلکه همان طور که گفتم من موسیقی زمینه معماری را دوست دارم.
نظرات