-
۵ راه برای برقراری ارتباط و انتقال کانسپت و ایده در معماری به مشتری
یک بحث بیپایان حول در نظر گرفتن یک حق برای معمارها وجود دارد؛ حق اینکه انتقال کانسپت و ایده در معماری و طراحی خود را به عموم مردم دیکته کنند؛ مردمی که قرار است یک عمر در ساختمانهای حاصل از طراحی آنها، زندگی کنند. آیا جامعه معماری اجازه دارد؛ به مردم بگوید که چه چیزی برای آنها بهتر است؟ آیا تحصیلات طولانیمدت آنها در رشته معماری کافی است که تجسمات مشتری را نفی کنند؟ فرض کنیم که افراد به قضاوت حرفهای، دانش تخصصی و دیدگاههای تئوری معمارها اعتماد کنند؛ آیا معمارها میدانند که واقعاً چه چیزی بهتر است؟
البته این خوشبینی وجود دارد که تحصیلات و سالها تجربه عملی معمارها به ساخت هرچه بهتر محیط مناسب برای کل جامعه میانجامد. اما همه چیز به اینجا ختم نمیشود؛ معمارها برای برنده شدن در یک رقابت مجبور به برقراری ارتباط، انتقال ایده خود و جذب حمایت مشتری، جمعیت بومی منطقه، موسسههای شهری و در نهایت یک ملت، هستند.
زاها حدید، اخیراً شانس طراحی استادیوم المپیک ۲۰۲۰ توکیو را از دست داد؛ این موضوع یک مثال بارز است که نشان میدهد چه اتفاقی میافتد اگر طرفین یک پروژه در متقاعد کردن یکدیگر شکست بخورند. James Corner Field Operation و Diller Scofidio Renfro تلاش کردند تا ببیند که چگونه با برقراری ارتباط با جامعه محلی، محبوبیت یک پروژه حاصل میشود.
معمارها برای بهبود قدرت متقاعد کردن دیگران، چه کاری میتوانند انجام دهند؟ در اینجا به پنج شرکت اشاره میکنیم که با استفاده از رسانههای مختلف توانستهاند؛ کانسپت و ایده در معماری خود را به یک مشتری خصوصی یا یک جامعه بزرگتر، انتقال دهند.دیاگرامهای BIG
Bjarke Ingels را به عنوان قصهگو معماری میشناسیم؛ معماری که شهرت شرکتش را مدیون دیاگرامهایش است؛ هدف او بهبود شفافیت پروژه در کنار پس زدن تکلف و تصنع در پروسه طراحی است. یک مثال فوقالعاده، توضیحات گرافیکی است که برای شرح شکل هرمی ساختمان ۵۷ غربی منهتن، ارائه دادند.
تا به حال، حتی یک نمونه هم نخواهید یافت که یک مدل گامبهگام دستکاریشده را معرفی کرده باشند. آنها طرح و نقشه اولیه را به سادگی تهیه میکنند و در اختیار مشتری یا عموم مردم قرار میدهند؛ طرحی که به سادگی قابل فهم باشد. درحالیکه گاهی میتوانند از طرحهای فرمولدار و کلیشهای استفاده کنند. ارائه این دیاگرامها به راه برقراری ارتباط و انتقال کانسپت و ایده در معماری BIG، تبدیل شده است.مدلهای Richard Meier and Partners
این شرکت، مدلهای سهبعدی از پروژههای خود تهیه میکند؛ بهگونهای که حالا یک موزه کامل از بعضی از کارهای خارقالعاده خود دارند. این مدلهای به بیان جزئیات پروژههای برجستهای چون Neugebauer Residence و Smith House، میپردازند.
آنها به مردم اجازه میدهند تا از این مدلهای چوبی زیبا دیدن کنند و شانس قرار گرفتن در زیر پوسته هر یک از پروژهها را داشته باشند. مشتریها نیز با تماشا این شاهکارها، به توانایی معمارهای شرکت اعتماد خواهند کرد.تجسمات و انیمیشنهای Squint\Opera
این گروه، خودشان معمار نیستند اما به سرعت به نیاز بزرگترین شرکتهای معماری دنیا تبدیل شدند. تیم هنرمندان دیجیتالی Squint\Opera، انیمیشنهای فوقالعاده زیبایی از ساختمانها تهیه میکند.
شعار و خلاصه حرف این گروه این است: "بیان خوب داستانهای عالی". شرکتهای بزرگی مانند BIG، Europa City و AECOM، از پکیجهای تصویری این تیم بهره میبرند.سخنرانیهای Heatherwick Studio
مطمئناً هر معماری حاضر نیست که از سن معروفی چون TED به بیان حرفها و ایدههای خود بپردازد اما سخنرانی Heatherwick نشان داد که میتوان از رسانهها برای بیان حرفها و انتقال ایدهها هم به مشتری و هم به تمام دنیا استفاده کرد. نام Frank Gehry، Daniel Libeskind و Marc Kushner در لیست سخنرانان TED، دیده میشود.
البته بزرگی رویداد مطرح نیست؛ با انجام دادن چنین کار مشابه ای در یک جلسه یا در شهر خود نیز میتوان به انتقال ایده پرداخت. یک سخنرانی پرشور و حرارت درباره پروژه شما، میتواند اثباتی بر اعتقاد راسخ شما در مورد طرح پیشنهادیتان باشد.شبکههای اجتماعی Malone Maxwell Borson Architects
بیشتر معمارها، هنوز از شبکههای اجتماعی فیسبوک و توییتر برای انتشار جدیدترین خبرها و پروژهها استفاده میکنند. این شیوه خوبی است اما شبکه اجتماعی Borson با نام Life of an Architect، راه بسیار خوبی برای برقراری ارتباط با مشتریان و مردم کل دنیا است.
شبکههای مختلف Borson، جزئیات زندگی یک استودیو، تکنیکهای کشیدن طرحهای اولیه تا ریزهکاریهای دنیای واقعی طراحی را به تصویر میکشد. Critic Alexandra در یکی مقاله های خود گفت: شبکه های اجتماعی برای معمارها چیزی بیش از ارسال تصاویر زیبا است. آنها باید از این شبکه ها به عنوان اولین پیشنویس تاریخ استفاده کنند.
نظرات